فرصت را مغتنم بشماريد كه به سرعت مىگذرد
اینک شرايط استجابت دعا از هر جهت فراهم آمده و بعد از يك عمر آرزو، خود را در حال احرام حجّ و در صحراى عرفات مىبينيم كه كاروان دعا و مناجات با خدا از زمين به سوى آسمان حركت كرده و صدها هزار دست و قلب و زبان، به ياد و نام خدا به جنبش و اهتزاز آمده و هر يك به نحوى با خالق مهربان به راز و نياز پرداختهاند و مخصوصاً كه قافلهسالار اين كاروان، حضرت بقيةالله صاحبالعصر و الزّمان(عج) میباشد.
حقّاً كه بهبه از اين سعادت و مرحبا به اين شرافت كه در هيچ گوشهی دنيا و براى احدى از انسانها، چنين موقعيّت باكرامتى نمىشود تصوّر كرد. الحمدلله و المنّة له كه ما را به خود راه داده و ابواب عنايت و موهبت به روى ما گشوده است. اينك بكوشيم تا بهرهی خود بگيريم.
ادعیه و مناجاتهايى كه از منابع فيض خدا ائمّهی هدى(عليهمالصّلوة والسّلام) رسيده است، بهترين و عالىترين طريق سخن گفتن با خدا و عرض حوائج دنيا و عقبی است. مخصوصاً دعاى حضرت سيّدالشّهداء(ع) كه در مثل چنين روزى و در همين صحراى عرفات، انشاء فرمودهاند، جامعترين دعاهاى روز است و متضمّن عالىترين معارف توحيدى است و همچنين دعاى (۴۷) از صحيفهی سجّادیّهی امام سيّدالسّاجدين(ع) كه دارای مضامين عالیه و تشريحكنندهی رمز عبوديّت و عرض بندگى به ساحت اقدس پروردگار است، بسیار مغتنم میباشد.
کسانی هم كه سواد عربی ندارند و از خواندن و فهمیدن دعاهاى وارده عاجزند، به همان زبان خود، خیلی ساده و خودمانی و بیتکلّف با خدا سخن بگویند و دردهاى درونى خود را كه پيش احدى نمىتوانند اظهار كنند، با خالق مهربان خود در ميان بگذارند و مطمئن باشند هيچ خويشاوندى نزديكتر از خدا و هيچ رفيق شفيقى مهربانتر از خدا و هيچ محرم اسرارى امينتر از خدا نخواهند يافت.
ممکن است كسى حال زار انسان را ببيند و نالهاش را بشنود، امّا عالم به دردهاى درونى و ناگفتنىاش نباشد يا آنكه عالم باشد، امّا قادر به قضاى حوايج و حلّ مشكلات او نگردد يا هم عالم باشد و هم قادر، ولى فاقد رحمت و مهربانى نسبت به انسان باشد يا با داشتن رحمت، داراى روح كرم و بزرگوارى نباشد امّا خالق انسان، بطور لايتناهى و نامحدود واجد تمام اين صفات كمال است، هم سميع است و هم بصير، هم عليم است و هم قدير، هم رحيم است و هم كريم؛ یعنی هم میشنود ناله و زارى بندهاش را و هم میبیند ضعف و مسكنت و خاكنشينى مخلوقش را، هم عالم است به حوايج آشكار و نهانش و هم قادر است به انجام و قضاى حاجاتش، هم مهربان و رحيم است و هم بزرگوار و كريم.
دست حاجت چو برى، پيش خداوندى بر
که کریم است و رحیم است وغفور است و ودود
کرمش نامتناهی، نعمش بیپایان
هیچ خواهنده از این در نرود بیمقصود
و با عنايتى فوقالتّمام، خود را در اختيار و دسترس بندگان حاجتمندش قرار داده و فرموده است:
وَ اِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَاِنّي قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَلْيُؤمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدونَ.[1]
وقتی بندگان من از تو [ای پیغمبر] دربارهی من سؤال میکنند، پس من [به آنان] نزديكم و خواهش هر خواهنده را كه مرا بخواند و از من بخواهد، میپذیرم، بنابراین، آنان نیز این دعوت مرا [که آنها را به سوی خود میخوانم] بپذيرند و مرا به این صفت [که قریب و مجیبم، به بندگان نزدیک و اجابتکنندهی دعوت آنانم] بشناسند و باور کنند تا به صلاح و سعادت مطلوب خود نایل آیند.
آیا با اين نداى روحبخش آسمانى و بذل عنايت ربّانى، باز هم ممكن است كه ترس و اضطراب در دل انسان بماند؟ نه! به حقّ خودش قسم كه مىفرمايد:
فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً.[2]
هر آنکه به پروردگارش مؤمن و معترف گردد، نه ترسِ کمبود دارد و نه خوف از خفّت و خواری به خود راه میدهد.
آخر! کی شده است ما را تنها و بیکس و کار بگذارد؟ کی شده است از ما قطع لطف و عنایت بنماید؟ اين همه پردهدرى از ما ديده و پردهی ما ندریده؛ اين همه طغيان و عصيان از ما مشاهده فرموده و از ما نبریده؛ با اين همه نافرمانىها و گستاخىها كه داشتهايم، قطع رزق ما نفرموده است. همچنان لطفش شامل حال ما و در همه حال، نگهدار و پشتيبان ماست.
موقعی که هیچ پناهى برای ما نباشد، او يگانه پناه ماست؛ زمانی که هیچ وسیلهای برای ما نماند، او تنها وسیله و کارساز ماست؛ وقتی که تمام درها، به روی ما بسته شود، در خانهی او برای ما باز است، هنگامی که هیچ گوشی برای شنیدن نالهها و رازهای ما آماده نباشد، او براى شنيدن هرگونه سخن و راز دل ما آماده است.
یا جارِيَ اللَّصيقِ، يا رُكْنِيَ الْوَثيقِ.[3]
ای همسايهی ديوار به ديوار من، اى ستون محكم من!
یا صاحِبَ كُلِّ غَريبٍ يا مونِسَ كُلِّ وَحيدٍ يا مَلْجَأَ كُلِّ طَريدٍ يا مَأْوى كُلِّ شَريدٍ.[4]
بهبه که چه خوش حالى است، حال مناجات با خدا! و چه نيكو محفلى است، محفل انس با پروردگار. سيم دل، به كانون برق رحمت حق متّصل گشته و فضاى جان، به نور مخصوصى روشن گرديده و ارتعاش خفيفى در بدن پيدا شده و حرارت مطبوعى، سراپاى آدمى را گرفته است، از دل مىجوشد و مىخروشد و از ديدگان، قطرات اشك مىريزد.
همین اتّصال سيم دل است كه روح را بال و پر داده و از خاكدان عالم طبع و تنگناى قفس تن، نجاتش بخشیده و در اوج آسمان مقرّبیّت به خدا پروازش مىدهد و به خواستههايش نايل مىگرداند.
این حال را بايد مغتنم دانست و فرصت را از دست نداد و حوايج را يك به يك متذكّر شد و از خدا طلب نمود كه ساعت، ساعتِ دعا و طلب از خداست.
خودآزمایی
1- بهترين و عالىترين طريق سخن گفتن با خدا و عرض حوائج دنيا و عقبی، کدام است؟
2- جامعترين دعاهاى روز عرفه چیست؟
پینوشتها
1. سورهی بقره، آیهی ۱۸۶.
2. سورهی جنّ، آیهی ۱۳.
3. جملاتى از دعاى مشلول است.
4. همان.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی